چنانكه از تاریخ برمیآید در سال 31 هجری عبداله عامر برای سركوبی زردشتیان به كرمان آمده و در همین زمان عده بسیاری از مردم بم و نرماشیر بدین اسلام میگروند، عبداله برای آنكه ترویج دین اسلام را كه در واقع سیاست اعراب برای ایجاد سازش با مردم كشورهای متصرفه بوده است، مسجدی بنا میكند و در محراب آن قطعهای از چوب درختی را كه حضرت رسول در زیر آن تبعیت كرده بود قرار میدهد.البته اینگونه سیاستها جلوی شورش بعدی زردشتیان را نمیگیرد چنانكه در زمان مجاشع طغیان بزرگی بر علیه حكام مسلمان براه افتاده و این وضع تا نیمه قرن اول هجری نیز ادامه مییابد.سال 100 هجری كه در واقع مقارن با فتح قطعی اعراب است تعداد زیادی از مردم بدین اسلام میگروند و مساجد بسیاری در كرمان بنا گشته و آتشگاهها ویران میشوند.كوشش ایرانیان برای اخراج حكام عرب كه منجر به نوعی همكاری بین آنان و خلفای عباسی میگردد، سبب قدرت یافتن ابومسلم در خراسان شده و در سال 131 هجری حكومت به تصرف ابومسلم و یاران او در میآید.حكامی كه بعد از این وقایع از طرف خلفای عباسی به حكومت كرمان برگزیده شدند، اكثراً سعی بر آن داشتند كه از این خان نعمت و فاصله بسیار با دربار خلیفه استفاده كرده و سود زیادی نصیب خود كنند.سال 219 مصادف است با آمدن سپاه ترك دست نشانده خلفای عباسی این دوره را مییابد عصر تاخت و تاز و جنگ و گریز در ایالت كرمان محسوب داشت.سال 254 هجری مقارن با فتح كرمان توسط یعقوب لیث میگردد ”چون به بم رسید، اسمعیل بن موسی كه ملجاء همهء خوارج بود، با یعقوب حرب كرد“ ارگ و قلعه در زمان حمله یعقوب آبادان بوده و چنانكه از گفته یعقوبی برمیآید، تبعیدگاه اسرا و حكام مغلوب بوده است.” سپس یعقوب بن لیث صفار در شوال سال دویست و پنجاه و نه رهسپار نیشابور شد و محمدبن طاهر را دستگیر كرد و خود و خاندانش را در بند نمود... و آنان را در قید و بند به ”قلعه كرمان“ كه بآن ”قلعهء بم“ كفته میشود فرستاد“ (البلدان)چنانكه در بخش جغرافیای تاریخی متذكر شدیم، بنا به گفته یعقوبی ارگ بم در زمره، قلاع آباد و شاید مهمترین آنها در سنهء 278 بشمار میآمده است ابن فقیه نیز بم را در شمار شهرستانهای آباد كرمان و در ردیف سیرجان كه مركز آن روزگار بوده، محسوب داشته است.بنا به گفته اصطخری و ابن حوقل (346 و 367 ه.ق) شهر به منطقه كشاورزی بزرگی را شامل میگردیده و دارای نخلستانها و باغهای آبادی بوده است. در بم سه مسجد وجود داشته یكی در بازار (مسجد خوارج)، دیگری در كوی بزازان (مسجد اهل سنت) و آخرین آنها در قلعه بوده است.چنانكه مشاهده میگردد حصار مرتفع موجود در سال 346 هجری وجود داشته و چنین بنظر میرسد كه قبل از هجوم اعراب ساخته شده باشد زیرا همانطور كه ملاحظه میشود در دو سه قرن اول هجری حكام كرمان بنا بر حوادث پیدرپی و جنگهای بسیار فرصت ساختن چنین قلاعی را نداشتهاند و اصولاً حكام عرب كه به این ناحیه گسیل میشدند، چندان دلبستگی به توقف در این ناحیه نداشته و بیشتر در صدد فتح خراسان و فارس بودهاند.مطلب دیگری كه حائز اهمیت است توسعه صنعت نساجی و اهمیت آن در ناحیه بم است، گمان میرود كه این صنعت قبل از حمله اعراب نیز در این ناحیه وجود داشته، زیرا بر طبق مطالبی كه متذكر شدیم، حكام عرب نمیتوانستهاند در توسعه صنایعی چون صنعت نساجی نقش مهمی داشته باشند.سنهء 246 هجری مقارن با طغیان طاهر و تركان سامانی است. محمدبن الیاس كه در خراسان سرگرم كارزار بوده با سپاهی عازم كرمان میشود: ”غفله بر سر او تاخت (طاهر) و در ناحیهء بم جنگ سختی در گرفت، یوزتمر در شهر حصار گرفت و بالاخره ناچار مجبور شد امان بگیرد.“پس از مدتی باز هم قلعهء بم پناهگاه لشگر شكست خوردهء كرمان در مقابل عصیانگران شرقی (خلف بن احمد و پسرش) میگردد.بر طبق گفتههای مقدسی (375 ه.ق) در قرن چهارم تجارت كرمان رونق داشته و شهرهای آن انبار كالاهای ممالك شرق اسلامی بوده است. رونق صنعت نساجی و پارچههای بافت كرمان در عراق و مصر مورد خرید و فروش قرار میگرفته و بازرگانان خراسانی در شهر نرماشیر با بنادر عمان در داد و ستد بودهاند.چنانكه مؤلف حدودالعالم میگوید (372 ه.ق) بم در آن زمان از جیرفت كه خود انبار كالاهای هند بود، با اهمیتتر به شمار میآمده است. 12ـ توسعه راههای تجاری در عهد سلجوقیان مقدسی از بازار پل گرگان صحبت میكند كه اكنون محل آن معلوم نیست و گمان میرود پس از مدتی بكلی ویران شده باشد. او شهر بست بم معمور و دارای چهار دروازه، كوسكان، آسبیكان، كورجین و نرماشیر بوده است، كه توضیح بیشتر در این مورد در بخش جغرافیای تاریخی ذكر گردید.علل اهمیت و رونق و آبادانی ناحیه بم را در این دوره از تاریخ آن باید در موقعیت خاص جغرافیایی آن جستجو كرد، زیرا این قلعه مستحكم بر مرز كرمان و سیستان قرار داشته، و آخرین پایگاه نظامی مستحكم حكام عرب در مقابل اقوام مهاجم شرقی بوده است، از طرفی راه تجارتی كه ممالك غربی اسلام را به هندوستان و ممالك آسیای باختری مرتبط میساخت از این حدود عبور میكرده است و نباید فراموش كرد كه ارتباط تجاری خراسان با دریای عمان و حتی نواحی مركزی ایران از همین ناحیه امكانپذیر میگردیده، لذا جای تعجب نیست كه مقدسی متذكر شود بازرگانان خراسان در نرماشیر به داد و ستد مشغولند و با آنكه جیرفت را بصرهء كرمان بخواند.حكومت سلاجقه بر كرمان كه پس از شكست سلطان مسعود غزنوی از آنها، آغاز گردید خود بخش جدیدی در تاریخ شهر بم محسوب میگردد قاورد كه دست نشاندهء سلاجقه بود به حكومت كرمان و سیستان برگزیده میشود و اوكه اهمیت حفظ حدود و ثغور این ناحیه را میدانست پس از اصلاحاتی، در حفظ راهها بخصوص راه تاریخی جنوب دشت لوت كه از بم میگذشت، میكوشد.حكومت شاهزادگان ترك تا سنه 562 هجری كه طغرلشاه فوت نمود، تا حدی سبب امنیت و آبادانی كرمان گردید. در دورهء حكومت ارسلانشاه تجارت كرمان با حبشه و هندوستان، زنگبار و چین، بخصوص از بنادر جنوب توسعه بسیار یافت و محمد شاه (551 ه) در بسیاری از شهرهای كرمان، از جمله بم، مدرسه و رباط و مسجد احداث نمود. در زمان طغرلشاه تجارت كرمان به اوج خود رسید. در این دوره شهر بم اكثراً مقر حكومت شاهزادگان ترك بخصوص جانشین حاكم وقت بود.پس از مرگ طغرلشاه آشوبی در كرمان براه افتاد كه تا چندین سال امنیت و اعتبار كرمان را بكلی از میان برد. علل بروز این آشوب وجود سه پس طغرلشاه بود كه برای بدست آوردن حكومت كرمان قصد جان یكدیگر را میكردند. پران طغرل شاه كه شهر بم را در موقعیت خوبی یافته بودند پیوسته در صدد تصرف آن برمیآمدند. این قلعه در دفعات متعدد محل اقامت هریك از سه شاهزاده ترك بود.بطوری كه از گفته شریفه ادریسی برمیآید شهر بم در این سالها و بخصوص قبل از مرگ طغرلشاه، شهری بزرگ و آباد بشمار میرفته و دارای قراء و قصبات زیادی بوده است. بنا بر گفته او ارگ و استحكامات آن معمور و آباد و اهالی آن به كارهای نساجی و تجارت مشغول بودهاند.سال 562 خرابی (569 هجری) مصادف است با كوتوالی سابق طی سهل بر قلعه بم، كه در حوادث بعدی كرمان نقش مهمی داشته است. افضل در مورد او چنین میگوید: ”او در این كوتوالی و پیشوائی طریقتی از مروت نهاده و شیوهء از ایالت در دست گرفت. در رعایت جانب رعیت و اقامت مراسم راستی و عدالت و محافظت حقوق اكابر و اصاغر (چون اهتمام نمود) كه اولاً ملك طغرلشاه در جنب او گم شدند... و چون مردم بم بعهد ولایت او بر فراش معاش بیاسودند.“دیوار ربض شهر بم (شهربست) در این دوران وجود داشته و معمور بوده است. بطوری كه از تاریخ مختصر برمیآید شهربست و دیوار مرتفع ارگ موجود بر اثر حمله ملك ارسلان خراب میشود و چنانكه از مطالعه تاریخ مختصر برمیآید سابق طی سهل و بطور كلی مقام كوتوالی ارگ بم در دوران سلاجقه اهمیت بخصوصی داشته، و بر طبق گفته تواریخ موجود سابقعلی در ناحیه بم نفوذ و قدرت فراوان داشته است.حمله غز به كرمان بنا به روایتی به تشویق سابق طی انجام گرفته و قبایل غز تمام نواحی كرمان به جز شهر بم و اطراف آنرا مورد غارت و هجوم قرار دادهاند. (580 هجری)سابقعلی كه خود موجب هجوم غز شده بود، مجبور به اطاعت از ملك دینار غز كه به بم آمده بود، میشود. بر طبق گفته افضل ملك دینار مردی رعیت دوست بوده و سعی درآبادانی ولایت كرمان داشته است.البته آنچه كه افضل در وصف ملك دینار بیان میكند خالی از اغراق نیست. چه ملك دینار بنا بر اجبار و بمنظور كسب مال بیشتر مجبور به رسیدگی به كار رعایا بوده است. و چنانكه آشكار است در اینگونه امور حكما و دانشمند دربار او نقش مؤثری داشتهاند.افضل در كتاب خود اطلاعاتی از وضع آن روزگار بدست میدهد كه لازم به تذكر است: ”از حكایت عدلش یكی آنست كه پیش از این رعیت روز مال قسمت میگذارد و شب بربار و پاس میداشت امروز رعیت در بستر فراغ خفته است و حشم بربار و پاس میدارد و دیگر آنكه پیش از این اگر كسی به حالت نزع میرسید مرد سلطان و موكل دیوان بر بالین او بود تا جان از طرفی برند و مال از طرفی با مرده و گریه گذارند. امروز اگر هزار قارون بروند و هزار گنج بگذارند هیچكس بدیدهء طمع درو ننگرد و دست تعرض بدان دراز نكند.“ (عقدالعلی)بنا بر نقل قول افضل كه در بخش جغرافیای تاریخی ذكر گردید، ناحیه بم و شهر آن معمور و آباد بوده واستحكامات ارگ در نهایت محكمی، و از طرفی صنعت نساجی و تجارت رونق بسیار داشته است. (584 ه)در این میان توجه امرای خوارزمشاهی به كرمان جلب میشود و ملك زوزن گویا موقعیت شهر بم و خطرات ناشی از وجود چنین قلعهای را دانسته، در صدد خراب كردن باروی آن برمیآید و در ظرف یك هفته باروی شهر را زیرورو میكند، سپس عازم سیستان شده آن ولایت را متصرف میشود. (609 ه.)دوستی و بندگی حاكم كرمان ـ امیر براق حاجب (از امراء خوارزمشاهیان) با منگوقاآن و خلیفه سبب میشود كه ولایت كرمان از شر وجود قبایل وحشی مغول در امان بماند.پس از تكیه غازان خان بر منصب خاقانی، باز هم در قلعه بم شورشی بپا میشود كه محمد شاه پس از تسخیر ربض شهر دو ماه قلعه را محاصره میكند. این وقایع پیدرپی با هجوم دو قوم جرمان و اوغان به كرمان بصورت وخیمتری در میآید.هجوم مغول مقارن تیره روزی مروم ستم كشیده بم و كرمان بود، ظلم و ستم حكام را بر رعایای بم در دوره مغول از عبارات ذیل بخوبی میتوان درك كرد: ”گاهی رشیدالدین (فضلاله وزیر حكام مغول) ناگزیر پسران خود را مواخذه میكرد. مثلاً در نامهای كه به پسرش محمود حاكم كرمان نوشته است مینویسد كه: جاسوسان به وی خبر دادهاند كه محمود نسبت بمردم بم ظلم كرده و آنانرا بروز سیاه نشانده است زیرا از مردم مالیات میگیرد و بمصارف شخصی میرساند و حقوق و عوارض دیوانی میگیرد و بروات سلطانی حواله میكند و ”قلان“ و مالیات اغلام و احشام (قبچور) و حقوق و عوارض برای سربازان میستاند و مالیات گوناگون زاید (=اخراجات متفرقه) وصول میكند. از اینرو رشیدالدین سه سال بم را از ”قلان“ و ”قبچور“ و ”طیارات“ و حقوق ”دیوان“ كرمان و دربار بزرگ (=اردوی اعظم) معاف كرد تا روستاهای خراب و مزارع بایر آباد شود از این گذشته مقرر كرد كه بذر و وجه برای تهیه ادوات كشاورزی و وجوهی بعنوان مساعده از محصول املاك رشیدی در ناحیهء بم بمردم آن سامان دهند. (مالك و زارع)حكومت آلمظفر نیز مجدداً سبب محاصره قلعه بم بوسیله امیر مبارزالدین محمد میگردد. دراین ایام اخی شجاعالدین نام بمی كه در زمان سلطان محمد خدابنده به كوتوالی قلعه برگزیده شده بود در صدد مقابله و تعمیر ارگ برمیآید (742 ه.) و امیر مبارزالدین از آب قنوات و رودخانه استفاده نموده دیوار قلعه را خراب كرده و ارگ بم را تصرف می نماید زمان این محاصره را در حدود چهار سال ذكر كردهاند.امیر مبارزالدین پس از این حادثه متوجه دو قوم اوغان و جرمان میشود و در جنگ از آنها شكست میخورد. وجود این دو قبیله بخودی خود سبب ناامنی بیشتر در نواحی جنوبی كرمان و راههای تجاری این منطقه میگردد.در سال (765 ه) قلعه بم محل زندانی شدن شاه شجاع پسر امیرمبارزالدین بود. پس از حكومت شاه شجاع در سال 767 هجری او و سپاهیانش به جانب بم میروند و در این اوقات كوتوال قلعه شخصی بنام سیفالدین حسین بوده است كه اظهار اطاعت و بندگی میكند.یاقوت كه در حدود همین سالها میزیسته، بم را شهری بزرگ در ایالت كرمان نامیده و از صنایع نساجی و قدوات آن تمجید بسیار كرده است. (623 ه.)حمداله مستوفی نیز از استحكامات قلعه بم تعریف بسیار كرده است چنانكه از گفته یاقوت برمیآید كرمان در زمان سلاجقه بسیار آباد بوده و در زمان او (یعنی قرن هفتم مقارن با قرن سیزدهم میلادی) رو بویرانی نهاده است. خرابی كرمان در قرن هشتم بدست امیر تیمور باعث تشدید این وضع شد و اساس تشكیلات موجود روستائی را برانداخته و شاید اوضاع و احوال نامساعد طبیعی كرمان از احیاء آن جلوگیری كرده است.شاه شجاع قبل از مرگ وصیتی نموده كه موقعیت شهر بم را در سال 786 هجری بخوبی روشن میكند ”... رعایای كرمان مردم فقیر و مظلومند و نفوس ایشان تأثیر عجیب دارد، با ایشان بنوعی معاش كنند كه پدران ما كردهاند بكرم و عدالت و مرحمت. دیگر، خطهء بم خراب است و گفتهاند در زمین كرمان سه شهرست: بردسیر و سیرجان و بم، اگر آن دو شهر خراب باشد و بم معمور بود، این شهرهایدیگر معمور شود و اگر آن دو شهر معمور بود و بم خراب، بم را معمور نتوان كرد، چه بم سرحد هند و سند و سیستان و خراسان و كابل است“چنانكه ملاحظه میشود اهمیت بم نه تنها ناشی از وجود یك منطقه بزرگ كشاورزی در نواحی اطراف آن بوده، بلكه موقعیت خاص جغرافیایی آن اهمیت بیشتری داشته است، و به جرات میتوان گفت كه علل آبادانی این شهر در طول چنین تاریخ مشوش تنها همین دو عامل بودهاند.حكومت گوركانیان كه در واقع اعقاب تیمورلنگ بودند با امیر ایدكو در كرمان آغاز گردید، امیر ایدكو چندین قلعه مشهور را در كرمان بكلی ویران ساخت (البته در مورد قلعه بم ذكری نشده است و بنظر هم نمیرسد كه آن را خراب كرده باشد) در این زمان شورش قبایل غارتگر بلوچستان ادامه داشت.چون تیمور درگذشت حكومت كرمان با ایدكو بود، او خواست خطبه بنام خود بخواند ولی سید شمسالدین ابراهیم بمی از عرفای بزرگ بم كه نفوذ بسیار داشت مانع این كار میشود، دلیل این امر به ظاهر این بوده كه حكومت واقعی در اختیار شاهرخ بهادرخان است، ولی چنین برمیآید كه سید شمسالدین نمیخواسته كرمان محل تاخت و تاز امراء گوركانی شود.سال 811 هجری مصادف است با محاصره شهر بم بوسیله میرزا ابابكربن میرانشاه بن امیر تیمور كه در ابتدا با مقاومت كوتوال قلعه مواجه گشت ولی پساز فرستادن قاصد و پیام كوتوال قلعه قبول اطاعت كرد.میرزا ابابكر قصد تعمیر ارگ را داشته چه میدانسته بزودی سپاه اویس به آنجا میرسند، ولی سیدشمسالدین بمی از اینكار او ممانعت بعمل آورده و به بهانه آنكه رعیت مشغول زراعت است و تعمیر قلعه كمكی به حكومت او نمی كند میرزا ابابكر را منصرف مینماید ”بدینطریق از تعمیر موقت قلعه جلوگیری شد و همین امر باعث شد كه چندی بعد سلطان اویس بقصد ابابكر آمد قلعه تسلیم شود، ... نكتهء شایان توجه اینست كه پس از غلبهء سلطان اویس، سیدشمسالدین نیز از نزدیكان او گردید و حتی چندی بعد كه مورد بغض شاهرخ قرار گرفت بعنوان وساطت بدرگاه شاهرخ رفت“ (مقاله ارگ بم)سلطان اویس پس از فرار میرزا ابابكر به كرمان برمیگردد، ولی ابابكر در جیرفت سپاهی جمع كرده عازم بم میشود و پس از شكست سپاه اویس، دستور به تعمیر قلعه بم میدهد ”بنیاد عمارت قلعه بم كردند و ظلم و جور و تعدی آغاز نهادند و مردم را زیر چوب و شكنجه كشیدند، در هژده روز قلعه بم را سرسری در اخر ماه رمضان تمام كردند و مضبوط گشت از پل و خندق و بارو و غیره و خلایق را بحكم باندرون قلعه بردند و منادی میكردند كه هر كه در بیرون قلعه باشد او را تالان كنند.“ (مقاله ارگ بم)”سید شمسالدین در فترات حملات تیموریان پناهگاه بم محسوب میشد و خانه او مامن عموم بوده است، در رساله مقامات عرفای بم راجع به بنای خانه شمسالدین و كیفیت توجه او بمردم، آمده:”نقل است خدام آن حضرت (شمسالدین) خانهای در بم مینهادند و میفرمودند كه پی و دیوارها محكم بنهید كه این خانه گریزگاه تمام بم خواهد بود، و پنج نوبت چنین شد:نوبت اول چون سلطان اویس بر سر ابابكر میرزا آمد و او بهزیمت به جیرفت رفت و مردم بم را بعضی در صحرا شهید كردند و بعضی را برهنه كردند و هر چه عوراتی كه در بم بود روی بخانهء آن حضرت نهادند وضیع و شریف تا آن فتنه نشست.نوبت دوم چون میرزا ابابكر را در جیرفت بقتل آوردند خلق كه در قلعه بودند از مرد و زن بیرون آمدند و قلعه را بگذاشتند و بدولتخانه آن حضرت آمدند. (ظاهراً خانه او خارج ارگ و قلعه بم بوده است)نوبت سیم چون امر فاضل از لشگر اسكندر میرزا به بم رسید مجمع خلق در آنجا بودند و ده شبانه روز آنجا بودند در امان خدا و اگر یكی بیرون میرفت شكنجه میكردند و میسوختند ... نوبت چهارم لشگر امیرزاده اعظم ... شاهرخ ... برسید. خلق غلو كردند و به تعجیل درخانهء آن حضرت در آمدند آن مقدار كه در دهلیز سرای گاو در زیر دست و پای مروم بمرد“ (مقاله ارگ بم)آنچه كه مسلم است، شهر و ربض بم وسیعتر از حدود آن در دورهء سوم بوده، و وجود بناهای پراكنده در نواحی شرقی شهر فعلی بم كه در فواصل چند كیلومتری آن واقعاند خود گواه بر این مدعا هستند، بهنگام مطالعه و نقشهبرداری این ابنیه به اراضی وسیعی دراین ناحیه برخوردیم كه با وجود تغییرات بسیار مقادیر قابل ملاحظهای آجر و سفال در سطح آنها پراكنده بود این سفالها در بخشی كه به نظر كوره سفالپزی میآمد بیشتر مشاهده گردید.با توجه به تمام مطالب فوق و آنچه كه در توصیف بناهای آن دوره شهر بم در كتب جغرافیا و تاریخ درج گردیده، شكی نیست كه در نواحی شرقی بناهای بسیار وجود داشتهاند و بخش بزرگی از شهر در این ناحیه مستقر بوده است.ارگ بم عضوی از منظومه ای بزرگ از بناهای تاریخی است كه آن را در میان گرفته اند ؛ شهر باستانی دارزین با قدمتی در حدود هزاره اول پیش از میلاد در اراضی شمال غربی بم امروزی برپا بوده و هنوز كوشك های میان محله های شهردوران قرون اولیه اسلامی در آن بر پامانده اند و تنها قریه كوچكی در حوزه غربی آن آباد است ؛ قلعه دختر در شمال رودخانه پشت رود و در جنوب آن بنای چارطاق و ساختمان كوشك و پیر علمدار و همچنین در مشرق و نزدیكی ارگ، بنای تاریخی مسجد حضرت رسول بر پیرامون فضای ارگ برپا بوده اند . هرچند كه پیشینه این بنا ها سالیابی نشده است ،هر چند که تاریخچه قلعه نرماشیربقایای شاه نشین نوع خشت های بکار برده شده وعلایم بجامانده وبرج وبارورهای بجامانده در روستای بدراباد از دوران ساسانیان می باشد...
با این حال قدمت آن ها ، از قرون اولیه دوران اسلامی تا دوره ایلخانی قابل تخمین به نظر می رسد.
مفاخرین و نخبگانم علوم تشیع شهرستان دارالصابرین بم...
ما را در سایت مفاخرین و نخبگانم علوم تشیع شهرستان دارالصابرین بم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 811363611a بازدید : 252 تاريخ : يکشنبه 26 دی 1395 ساعت: 23:17